previos pageمقتل مقرم - سيد عبدالرزاق مقرم‏ (ره)


وداى غم‏

ترسم كه بر صحيفه امكان قلم بزنند گر ماجراى كرب و بلا را رقم زنند
گوش فلك شود كر و هوش ملك ز سر گر نغمه‏اى زحال امام امم زنند
زان نقطه وجود حديثى اگر كنند خط عدم بر بط حدوث و قدم زنند
آن رهبر عقول كه صد هم چو عقل پير در وادى غمش نتوان يك قدم زنند
ماء معين چو زهر شود در مذاق دهر گر از لبان تشنه او لب به هم زنند
وزشعله سرداق گردون قباب او بر قبه سرداق گردون علم زنند
سيل سرشك و اشك، دمام روان كنند گر ز اشك چشم سيژد سجاد دم زنند
تا حشر، دل شود به كند غمش اسير گر ز اهلبيت او سخن از پيش و كم زنند
كلك قضا است از رقم اين عزا كليل لوح قدر فرو زده رخسار را به دليل

آيه الله العظمى غروى اصفهانى (قدس سره)

دلهاى عاشقان همه در كربلاى تو

شورى فكنده در همه عالم نواى تو دنيا اسير غم شد و غرق عزاى تو
چشمان دوستان همه ناظر به سوى توست دلهاى عاشقان همه در كربلاى تو
در هر سر شراره سوداى عشق توست بر هر لبى كنون سخن از نينواى تو
آغوش باز كرده شهادت به محضرت آماده گشته باديه پر بلاى تو
شرمنده گشته است شجاعت ز رزم تو سرو روان خجل بر قد رساى تو
اين فخر بس تو را به شهيدان راه حق خواهان شود به حشر خدا خونيهاى تو
در گاهواره رسم شفاعت رقم زدى فطرس رهين منت و جود و سخاى تو
دادى تو آب دشمن غدار خويش را قربان بذل و بخشش و مهر و وفاى تو
دارم من اين اميد به درگاه ذوالجلال گردد تمام هستى ناصر فداى تو

آيه الله ناصر مكارم شيرازى (مدظله العالى)

درباره امام زمان (عج)

بارالاها رهبر اسلاميان كى خواهد آمد؟ جانشين خاتم پيغمبران كى خواهد آمد؟
دردمندان غمش را كشت داروهاى مهلك دردمندان طبيب جسم و جان كى خواهد آمد؟
درد ما درمان ندارد جسم عالم جان ندارد اين تن بى روح را روح روان كى خواهد آمد؟
غم فزون شد، قلب خون شد، صبر از دلها برون شد شيعيان را غمگسار مهربان كى خواهد آمد
موج طوفان بلاى ظلم شد نزديك يا رب ناخداى كشتى اسلاميان كى خواهد آمد
انتظار مصلحى دارد جهان ليكن نداند مصلح كل رهنماى انس و جان كى خواهد آمد؟
خفتگان عشق را ايام درمان خواهد آمد غم مخور آخر طيب دردمندان خواهد آمد
آنقدر از كردگار خويشتن اميداوارم كه شفابخش دل اميدواران خواهد آمد
سخت آمد طول غيبت مى‏دانم كه روزى موقع افشاء آن اسرار پنهان خواهد آمد
بلبل شوريده را اندر خزان بر گو ننالد مى‏شود دنيا گلستان، غنچه خندان خواهد آمد
ظلم و بى باكى مكن دست توانائى نگهدار مهدى موعود غمخوار ضعيفان خواهد آمد
دردمندان! مستمندان! بى پناهان را بگوئيد ملجاء عالم پناه بى پناهان خواهد آمد
اى غائب از نظر به خدا مى‏سپارمت جانم بسوختى و بدل دوست دارمت
تا دامن كفن نكشم زير پاى خاك باور مكن كه دست ز دامن بدارمت


previos page